معرفی کتاب پوتین های مریم

ساخت وبلاگ

پوتین‌های مریم

خاطرات مریم امجدی

مصاحبه و تدوین: فریبا طالش‌پور

انتشارات سوره مهر / ۱۰۹ صفحه

تا نزدیک ظهر باهم بودند. به بچه ها گفت: سری به مسئول بهداری بزنیم تا ببینم پای نامه ام را مهر می زند تا اعتبارش بیشتر شود یا نه؟» بیرون اتاق آمد تا کفشش را بپوشد، دید نیست. هرچه با خواهران گشتند، پیدا نشد که نشد. یک جفت دمپایی پوشید و به دیدن مسئول بهداری رفت تا با او صحبت کند.  وقتی قضیه گم شدن کفش هایش را فهمید، گفت: «برو از تعاون سپاه یه جفت کفش بگیر. به خواهران رزمنده تعلق می گیرد». با بچه ها به انبار سپاه رفت تا کفش بگیرد. برادری در انبار را باز کرد. نامه را نشان او داد. گفت: «بفرمایین داخل و هرکفشی به پایتان می خورد بردارین». با خودش فکر کرد کتانی بردارم، اما همه کفش ها پوتین سربازی بودند. به مسئول انبار گفت: «من که نمی تونم پوتین سربازی به پا کنم!» گفت: «چیز دیگه ای نداریم» به ناچار گشت و یک جفت پوتین را که از بقیه کوچک تر بود، برداشت و به پایش کرد؛ سنگین و مردانه بود.

این ماجرای اولین مواجهه مریم امجدی با جنگ است. زنی ضعیف و مریض که در مواجهه با جنگ چنان روحیه جنگجو و مردانه‌ و رشک‌برانگیزی پیدا می‌کند که حسادت مردان را اینطور برمی‌انگیخت:

ادامه مطلب
برگزاری نشست کتابخوان مهرماه...
ما را در سایت برگزاری نشست کتابخوان مهرماه دنبال می کنید

برچسب : معرفی,کتاب,پوتین,مریم, نویسنده : 0isar-liba بازدید : 192 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 18:18